در مقدمه این مصاحبه آمده است که آهوآ در خانواده ای مذهبی رشد و نمو یافته است و پدر وی اصالتا ایرانی و اهل یزد می باشد. او در این مصاحبه عنوان می کند که : “همیشه سعی داشتم نسب و نژاد پدر خویش را در اسراییل مخفی کنم و بیم آن داشتم که مردم اسراییل مرا به همان چشمی نگاه کنند که به احمدی نژاد می نگرند و از او بی زارند اما در چند ماه اخیر و پس از وقایع انتخاباتی به این نتیجه رسیده ام که دیگر جایی برای مخفی کاری باقی نمانده است و من باید به این ریشه و تبار خود افتخار کنم.”  وی در ادامه می گوید : از هنگامی که با شخصیت برجسته ، اندیشمند ، هنرمند و شجاع خانم رهنورد آشنا شدم و از همان هنگام که وی را در کمیپن های تبلیغاتی دست در دست همسرش چون واله و شیدای اساطیری ایران مشاهده کردم ، با خود عهد بستم که تا پایان کار با او باشم. من وقتی سخنان ایشان را در بی بی سی درست بعد از انتخابات شنیدم بر عزم خود از حمایت از جنبش آزادی خواهی ایران افزودم. وی در این ارتباط می گوید : ” فردای آن روز که خانم رهنورد آن گونه از فرزند آذربایجان و داماد لرستان سخن راندند  و از حق پایمال شده او دفاع کردند ، در طی یک حرکت نمادین به پای دوربین شخصی خود آمدم و در نطقی کوتاه حمایت و پشتیبانی مردم یزد را از ایشان اعلام کردم.  در آن ویدیو که هنوز در شبکه جهانی یوتیوب قابل دسترسی است پرده ها را به کناری زدم و خود را یک یزدی اصیل معرفی کردم و حمایت اقشار مختلف مردم یزد از ایشان را علنی و آشکار ساختم. من زین پس خود را فرزند ِ خواهر شوهرخانم رهنورد می دانم و خطاب به جاعلان می گویم چه طور ممکن است که مردم آذربایجان به پدر خود و مردم لرستان به داماد خود و مردم یزد به دایی خود رای ندهند؟ “

گزارشکر روزنامه هاآرتص در حالی که از وضعیت هیجان زده خانم آهوآ پرده بر می دارد می گوید : خانم آهوآ در حالی که اشک دیدگان ، پهنای صورتش را پوشانده است با نشان دادن متن مصاحبه اخیر خانم رهنورد که به عدم رسمیت شناختن دولت احمدی نژاد و عدم سازش با این دولت اشاره دارد ،  با صدای بلند و مشت های گره کرده فریاد می زند که: ” من به ایشان افتخار می کنم. ایشان مایه افتخار هر زن اندیشمند و شجاعی است. من مدال المپیک خویش را که همانا ارزشمندترین دارایی زندگی ام می باشد به ایشان تقدیم می کنم”